به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، حسین قربانزاده خیاوی درباره ایده اولیه نگارش رمان «صلیب سلمان» گفت: بعد از مطالعه کتاب «ده روز با داعش» شخصیت کریستین که از دوسلدورف آمده و به داعش پیوسته بود برایم جالب بود و داستانی. در دامنه کوه ساوالان رزمنده پیری زندگی میکند که باغبانی عاشق مسلک است و شخصیت جذابی دارد تلفیق این دو شخصیت شد رمان «صلیب سلمان».
وی درباره پروسه نگارش این رمان اظهار کرد: نوشتن رمان بعد از کار تحقیق و مطالعه هفت ماه زمان برد و دو ماه زمان هم صرف ویرایش آن کردم.
نویسنده «صلیب سلمان» درباره مضمون این اثر تشریح کرد: سلمان نوجوانی از پدر آلمانی و مادر خرمشهریست که پدرش در نیروگاه زمینگرمایی مشگینشهر کار میکند. رابطه این خانواده و بخصوص سلمان با یک رزمنده پیر که در دامنه کوه ساوالان باغداری میکند گرم و صمیمانه است. اویسِ رزمنده، دختری دارد به نام آیفر که با سلمان سازنده خاطرههای نوجوانانه هستند. پدر و مادر سلمان در تصادف رانندگی از دنیا میروند. سلمان که کسی را در ایران ندارد به ناچار نزد عمویش به دوسلدورف میرود. سلمان در دوسلدورف درگیر فضایی میشود که تحت تاثیر فعالیت گروهی هوادار داعش قرار میگیرد. با اوج گرفتن تنش بین چند گروه در آلمان جان سلمان به خطر میافتد و...
قربانزاده خیاوی در خصوص عنوان این رمان گفت: سلمان پسریست که تحت تربیت مادر جنگزده که تمام خانوادهاش را در جنگ از دست داده و به دلیل سالها دوستی صمیمانه با اویس، رزمنده پیر، نوجوانی آگاه و در عین حال خلاق است. او که به زبان عربی، ترکی، فارسی و آلمانی تسلط دارد در آلمان گروه نمایش برای معرفی پیامبر راه میاندازد و به کریستین عربی و قرآن میآموزد اما در پی اتفاقهایی کریستین و گروهش او را مرتد و مشرک مینامند و بدین سان سلمان مثل مسیح میرود که به صلیب کشیده شود.
انتهای پیام/
نظر شما